جمشید شعله قاصد ما… تیز ترک گام زن منزل ما دور نیست ناقه رۀ کاروان به کوی جانان برد به ... ادامه مطلب »
دو دم سرگرمی با حضرت دل
جمشید شعله این چراغ مرده برق شمع طور ایمن است بزم امکان روشن است از شعلۀ سیال دل تختۀ شطرنج ... ادامه مطلب »
دمی با حافظ
که ای بلند نظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است مجو درستی عهد از جهان ... ادامه مطلب »
مخمس شعله بر غزل ملک الشعرا بهار
فکر ویران شدن خانۀ صیاد کنید جمشید شعله با رویکار آمدن جمهوریت سردار محمد داود خان به زندان دهمزنگ کابل ... ادامه مطلب »
به بارگاه حافظ
که ای بلند نظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است مجو درستی عهد از جهان ... ادامه مطلب »
چیاب
از جمشید شعله به افتخار شورای چیابیان: دشت چیاب و صحن بهشت برین یکیست بی شک ریاض جنت و این ... ادامه مطلب »
به بارگاه خیام
به بارگاه خیام این پدیدۀ بدون تکرار هویت پارسی زبان با ادب مینشینیم: خاکی که به زیر پای هر نادانیست ... ادامه مطلب »
مخمس بر غزل حسرت کشمی
مخمس جمشید شعله بر غزل “حسرت” محرر کشمی ز هجران بر جگر صد داغ سامان کرده آوردم ز جوش اشک ... ادامه مطلب »
خطاب به رفیق تنهاییم قلم
خطاب به رفیق تنهاییم قلم در یکی از صفحات فیسبوکی جوان هوشمندی موسوم به احمد علی قاید فردی از بخش ... ادامه مطلب »
مغموم دروازی
ماه کشور روسی میل مذهب ما کن روی خود به مسجد آر، پشت با کلیسا کن اختیار کن اسلام ، ... ادامه مطلب »
مخمس شعله بر غزل بیدل
مخمس شعله بر غزل بیدل اعتبار خویش تا کی نزد دونان کم کنم پیش پای سرخم چندی چرا سر خم ... ادامه مطلب »
عزل جمشید شعله
صدق و وفا به عهدت ای سفله یک نقط نیست لافت به مکر و نیرنگ بیش از دوصد کتاب است ... ادامه مطلب »
مغموم دروازی
ماه کشور روسی میل مذهب ما کن روی خود به مسجد آر، پشت با کلیسا کن اختیار کن اسلام ، ... ادامه مطلب »
میرزادۀ عشقی
خرنامه دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر زد چرخ سفله، سکه ی دولت به نام خر خر ... ادامه مطلب »
بن بست
گاهی مسیر جاده به بن بست میرود گاهی تمام حادثه از دست میرود گاهی همان کسی که دم از عقل ... ادامه مطلب »
محمد فرخی یزدی
محمد فرخی یزدی از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد میرزا محمد فرخی یزدی زمینهٔ کاری شاعر ، روزنامهنگار ، نماینده مجلس زادروز ۱۲۶۸ ایران ، یزد ... ادامه مطلب »
عارف چاه آبی
سیمین بهبهانی
مرا هزار امید است و هر هزار تویی شروع شادی و پایان انتظار تویی بهارها که ز عمرم گذشت و ... ادامه مطلب »
نظمی از فردوسی
در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین همه دینشان مردی و داد بود وز آن کشور ... ادامه مطلب »
غزل شعله
غزل شعله امید که روشن نظران و جوانان فرهیختۀ وطن با خوانش گرفتن این غزل، درسهای عبرت امورات اخلاقی جامعه ... ادامه مطلب »