محمد اجمل فیض
فرزند دیگری از تبار اسد خان و ذوالفقار خان حکمروایان عهد بابر در کابل و نواسۀ افسقال فیض الله خان و پسر الحاج محمد افضل بای، در سال 1329 هجری خورشیدی در گزر ایزنۀ شهر چاه آب به هستی چشم گشود و با رسیدن اولین بهار شش سالگی به مکتب ابتدائیۀ چاه آب شمولیت حاصل نموده و با لیاقت و حسن کمال و مهارت آن را پایان داد.
جمشید شعله رهنمود اولین کاروان خانوادۀ فرهنگی بود که با قبول زحمات تحمل ناپذیر و سپری راههای دشوار و صعب العبور و عبور فاصلۀ زادگاه شان از مرکز نایب الحکومگی قطغن و بدخشان و هم مرکز کشورشهر کابل ، ابتدا مرکزیتی را در خان آباد ایجاد نموده فرزندانی را که از آن پس در یک نسل قبل، خود امرای کاروان بودند چون محمد صالح خان، محمد علم خان فیض زاد و محمد عیسی خان تخاری و علی احمد خان و ده ها تن دیگر را زیر تربیت مستقیم خود به عرصۀ مبارزۀ ضد جهل کشاند.
مرکزیتی که در کابل ایجاد شد تحت رشادت و تربیت مرحوم محمد علم خان فیض زاد ساخت و ساز داشته و این شخص دلسوز نه تنها به اعضای رشید خانوادۀ خود بلکه به اکثر افراد کشور از مناطق مختلف چون بدخشان و تخار و بغلان و قندز و هرات و مناطقی صعب العبوری چون خوست و فرنگ به حیث یک مرجعی تمویل و تقویت معنوی سراغ و آدرس یگانه بود.
محمد اجمل فیض با سایر برادران و خواهران مهتر و کهتر این خانوادۀ فرهنگی مثل مرحوم سیف الله خان که در تالقان جان به جان آفرین سپرد، محمود خان آخرین رتبه اش دگروالی مسلک پیاده، معلم بابه خان آموزگار ظریف و خوش سخن و مرد مهربان و دلسوز، غلام احمد خان آخرین رتبه سمونوال پولیس، محمد صادق بعدها جنرال نظامی، جوره بیگ جنرال و رئیس پوهنتون هوایی، محمد قاسم شعله مدیر سالنامۀ کابل شهید دشنۀ جلادان خلقی، محمد قادر فیض محصل رشتۀ توپچی پوهنتون حربی و شهید تطبیقات نظامی در آخرین سمستر صنف سوم، دگروال یما شعله فارغ رشتۀ توپچی پوهنتون حربی ، جاوید چوپان شعله کادر برجستۀ معارف و استاد تربیۀ معلم، محمد خالد فیض دارای تحصیلات عالی و متصدی ریاست های مختلف، استاد جمداد جم شعله دارای تحصیلات عالی و متصدی ریاستهای مختلف و فعلا کارشناس اصلاحات اداری، جهانداد شعله دارای تحصیلات عالی و ماموریت سطوح شاروالی و ولسوال و پیشکار قوم، انجنیر محمد قاید فیض متصدی ریاستها در ارگان های مختلف، شهید مسعود حشم آخرین رتبه رئیس جنائی وزارت امور داخله و هدف ترور جلادان گشنه مست و بدنام و ننگ اسلام و جهاد ، فضل الله عجم برادرش، و اینجانب داکتر جمراد جمشید شعله و ده ها تن دیگر به سایۀ بال تربیتی مرحوم فیض زاد جاگرفته و درس و تعلیم را شروع نموده و مکتب ثانوی را در لیسۀ غازی تا سطح لیسه به پایان رساند.
بعد از فراغت از لیسۀ غازی، طی امتحان کانکور و ظوابط معمول آن زمان به فاکولتۀ طب کابل شمولیت حاصل نموده و اما در جوی اختناق سیاسی حاکم بالای دانشگاه کابل، پیشرفتی ننمود و ترجیح داد تا به دارالمعلمین روشان چراغ تحصیل را تعقیب نماید. بعد فراغت از آن دارالمعلمین با سپری نمودن کانکور اختصاصی به شعبۀ تعلیم و تربیۀ دانشکدۀ ساینس شامل و با فراغت از دور لیسانس این دانشکده به مسولیتهای ذیل نصب گردید.:
معلم لیسۀ چاه آب
استاد در تربیۀ معلم قندز
معلم لیسۀ ابوعثمان تالقان
معلم لیسۀ شاه دوشمشیرۀ کابل
استاد کیمیا در تربیۀ معلم سید جمال الدین
معلم در لیسۀ غازی
رئیس تدریسات ثانوی وزارت معارف
والی ولایت تخار
رئیس تدریسات ثانوی وزارت معارف بار دوم
رئیس عمومی تربیۀ معلم وزارت معارف
مشاور …
محمد اجمل فیض دوبار به زندان پلچرخی محبوس سیاسی بوده و مدتی را به امور شخصی زندگی اش گزرانده است و در کش و گیرهای قومی و سیاسی محل و منطقه تحمل و مدارای خاصی از خود نشان داده و بدون شک مورد تکریم و حرمت و محبوبیت هم قرار گرفت.
او مقالات و نگاشته های در موارد مختلف وضع اجتماع به یادگار گذاشته و به کشور های مختلفی از جمله جاپان و جرمنی و ایران و تاجکستان و ترکیه مسافرتهای رسمی داشته است. مهاجرت و مسافرت اجباری او به پاکستان نیز در شمار از تحرکات و ورقنامه های زندگی سیاسی او میباشد.
از خاطرات این شخص راکه بنابر خواهش من از طرف خودش ترتیب شده میتوان چنین آورد:
…….
……
…….
ناتمام
آخرین مطالب ۱۳۹۲-۰۸-۰۶
برچسب زده شده با :آخرین مطالب