به پاس نام مسعود

به پاس نام مسعود

Print Friendly

 

نوشته شده توسط داکتر جمراد جمشید
چهارشنبه ، 27 آبان 1388 ، 11:32

بـــه پـــاس شـــــهادت مســـــعودبداکتر جمراد جمشید

ــه نــام خــداوند جـــان و خـــرد
بـــه پـــاس شـــــهادت مســـــعود

شهادت یکی از عالیترین و مقدس ترین واژه های عرصۀ زندگی مومنان خداست و شهید این کلمۀ پاک به پاکدلی ربط میگیرد که در راه خدا و وطن جان بازی نموده است. به یاد همه شهدای وفا شعار وطن، و بافرستادن درود برروان پاک آنان، دمی چندی به پای صحبت سالار شهیدان احمد شاه مسعود مینشینیم.
بدون شک به آدرس این جوانمرد شهیر، هیچ توصیفی نمانده که نشنیده و نخوانده باشیم.

 دلیری، فداکاری، نجابت، شرف، همت بلند، سینۀ فراخ، تمکین، تواضع، اصالت، هشیاری، زرنگی، استغنا، خودگزری، مروت، مدارا، خداپرستی، تقوی، سادگی، صفائی و از همه والاتر پاسداری و حفظ ناموس خاک وطن. بلی با این همه ارزش های هویتی شخصیتی به معرکۀ مقاومت و جهاد وطن پای گذاشت که به عنوان احمد شاه مسعود شهرت گرفت.

 اما من به خاطر شناخت بهتر از مسعود نامور به تاریخ وطنم ورق میزنم و میروم به دامن جد بزرگوارم کیومرث چنگ می اندازم و کارنامه های فریدون فرخ، هرمزد ساسانی ، نوح و اسمعیل سامانی، رستم زابلی و دهزادان ابومسلم خراسانی را ورق زده، با یاد از زردشت، بوعلی سینا، مولانا جلال الدین محمد، خواجه حافظ، خواجه عبدالله انصاری، شیخ سعدی، مرزا بیدل، رحمن بابا، خوشحال ختک و ناصر خسرو، به دروازۀ عظمت محمود غزنه میرسم و مدفن سنائی غزنوی را میبوسم وخاک آن را به چشم مالیده و از آنجا به یاد رنسانس شرق مدنیت تیموری هرات اشک ریخته و جامی هم از دستان پاک فرشته های زیارتگاه جامی سرمیکشم و برمیگردم تا مقبرۀ احمد خان ابدالی را زیارت کنم و به جلال آباد توقفی نموده و به شهر جلال الدین اکبر با گلوی گرفته و چشمان نمناک به مقبرۀ اعلیحضرت غازی اما ن الله تجدید دیدار مینمایم قدمی هم بر میبرم به آی خانم و زلفان مجعد و مویهای قشنگ او را که در تقاطع دو نهر خروشان کوچه و آمو با تمکین نشسته و ستره میساخت، با اجازۀ سلطان سنجر بزرگ تماشا نموده و به خواجه بهاوالدین سنگر مقاومت علیه تجاوز و خبث و کثافت آی اس آی کوتا نظری انداخته و خود را بیصبرانه و بیقرار به تپۀ سالار شهیدان احمدشاه مسعود میرسانم.

میخواهم آنجا به او بگویم که تو فرزند و وارث این نامهای بزرگی که توقف کاروان تاریخ را شکستی و آن کشتی را که نامهای بزرگ تاریخ وطنت را در دل ابحار طوفانی و پرتلاطم نقل میداد، بادبان آن را با زور بازوان آهنین خود به حرکت درآوردی که بدون گمان و به یقین از هندوکش تا پامیر و سلیمان و بابا و سپین غر و از آمو تا هیرمند و کوچه و ارغنداب به تو صدا میزنند که شیر مادر برتو حلال باد.

بدون تردید هرکجا هرتبار و هرملتی افتخارات خود را دارد.

مقاومت در برابر استکبار با امکانات ضعیفی که مجاهدین افغانستان با آن وارد میدان شدند، از همان روز اول با تصمیم شهادت گره خورده بود وقهرمان معرکۀ جهاد افغانستان مسعود شهیر هم که بنام شهادت کمر بسته بود، جز خط سرنوشت، تضمینی نداشت و اینکه تقدیر او را به کجا کشاند، ارادۀ پروردگار او بود و با این اراده وارد صحنه شد.

او به جمع شهدای وطن پیوست و افتخارش درین بود که با مرمی و دسیسۀ دشمن خارجی شهید شد و خون پاک خود را با خون دوملیون شهدای هموطن و همسنگر خود درآمیخت و با گلگون کفنان هموطنش پیوست.

روح معظم همه شهدای وطن شاد باد.

درباره‌ی داکتر جمراد جمشید

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>