آریاها که امروز به اسم و رسم تاجیک معرفی شده اند، در ازمنۀ باستان در بلخ پایه های دولت داری را درین سرزمین گذاشتند، و سلاله های نیکنام تاریخ این سرزمین مثل پیشدادیان، اسپه ها و کیانی ها وساسانی ها و کوشانی ها و سایرین به شیوه های معمول همانعصر انتخاباتی داشته اند و نظان بر روی آراء مردم به کرسی امر و نهی حضور میافت.
مرحوم جمشیدشعله تخمین سی سال قبل مکثی برین اصل نموده و به پاس بیداری وارثین اجدادشان در غزلی بدان اشاره میکند:
غزل
به جم و جوش در و ده شد از شرار و شریر
دلا به پیش رۀ خلوتی به خویش بگیر
مدام رهبر ملک هرکجا به گیتی بود
مدبران و حکیمان ذوات با تدبیر
بدا به ما که نشسته به تختگاه کیان
خری، سگانی به دورش به فر و ناز وزیر
رواج بود ز ساسان و پیشداد و کیان
چو می فتاد ضرورت نشست کس به سریر
همی شدند به بلخ گزین سران همه جمع
ز پارس، زابل، مازندران، ابا کشمیر
از آن میانه کسی را که داشت فکرت و رای
به دانش و خرد و هوش بود و با تدبیر
همی گزیدند بر سروری و شاهی خویش
به اتفاق همه رهبران جمع غفیر
ازین معامله بود اینکه بلخ بامی داشت
حکمروایی ز بغداد و آنسویی پامیر
کنون زمان کج اندیش بین که بر سر ما
دگر چه حال بد آورده .ضع بر تغییر
ز شکوه بس کن ای شعله و قلم بشکن
که نشنود کس اگر بر فلک کنی تو نفیر
غزل
به جم و جوش در و ده شد از شرار و شریر
دلا به پیش رۀ خلوتی به خویش بگیر
مدام رهبر ملک هرکجا به گیتی بود
مدبران و حکیمان ذوات با تدبیر
بدا به ما که نشسته به تختگاه کیان
خری، سگانی به دورش به فر و ناز وزیر
رواج بود ز ساسان و پیشداد و کیان
چو می فتاد ضرورت نشست کس به سریر
همی شدند به بلخ گزین سران همه جمع
ز پارس، زابل، مازندران، ابا کشمیر
از آن میانه کسی را که داشت فکرت و رای
به دانش و خرد و هوش بود و با تدبیر
همی گزیدند بر سروری و شاهی خویش
به اتفاق همه رهبران جمع غفیر
ازین معامله بود اینکه بلخ بامی داشت
حکمروایی ز بغداد و آنسویی پامیر
کنون زمان کج اندیش بین که بر سر ما
دگر چه حال بد آورده .ضع بر تغییر
ز شکوه بس کن ای شعله و قلم بشکن
که نشنود کس اگر بر فلک کنی تو نفیر