مولوی محمد عمر الهی

مولوی محمد عمر الهی

Print Friendly

My beautiful picture

مولوی محمد عمر الهی دانشمند برحسته و یکه تاز در علوم متداول عرصۀ دین و الاهیات علامۀ خردمند معروف و صاحب کرامت باشندۀ گذر ایزنۀ چاه آب بوده و مدت تخمین نود اندی از سالهای عمر را به استثنای دوران نو باوه گی، به خدمت دین گزشتانده است. او ئر حالی که چراغ مدرسۀ بزرگی را که در یک گوشۀ آن مرقد پدر بزرگوارش علامه مولوی عبدالودود الهی قرار دارد همیشه روشن نگهداشته است، خودش هم مثل چراغ در دل جامعۀ تاریک و عقب افتادۀ درخشیده است.
این شخصیت عالی مقام روحانی در شرایط مقاومت ملت علیه تجاوز خارجی عملا با ترک خانه و روزگار روحا و جسما به صفوف حهاد و مقاومت پیوسته و در اواخر حیات،  فرزند ارشدش فرمانده محمد صالح الهی که کارنامه های او علیه تجاوز خارجی ثبت خطوط زرین تاریخ مقاومت است، در رویارویی با نیروهای متجاوز به شهادت رسید، بر روح  و روان این مرد بزرگ تاثیرات عمیقی داشت. اما این بار را با زورمندی و صبورانه به شانه میکشید.
مولوی بزرگوار بنابر محبت و اخلاص متقابلی که با پدرم داشتند و دوستی و صمیمیت خودم با فرمانده صالح جان الهی، اکثرا در مسافرتهایم به وطن از فیض مصاحبت شان بهره گرفته و مورد دعای عافیت شان قرار میگرفتم.
یکی از داستان های زندگی او در چیاب و موقف علمی و تبحرش این بوده که همیشه در نمازهای عید در نماز گهی چاه اب که همه مردم شهر و حتی از برخی قریه جات درین محل به نماز گرد می آمدند، مولوی بزرگوار امامت مینمود. این امر درواقع تثبیت مقام والای علمی و عرفانی اوشان هم بود.  در یکی از نماز های عید که بنابر بعضی ملاحظات شخصی و تفرقه جویی های چند تن از باشندگان شهر مانع پیش شدن مولوی موصوف به نماز عید میشوند و میخواهند شخصی دیگری پیش نماز شود، اتفاقا مرحوم جمشید شعله بزرگ و کلان قوم هم حضور داشته و به پا می ایستد و با قامت بلند و و استقامت او مردم به خاموشی گراییده و سکوت و خاموشی برقرار میگردد. سپس از مولوی بزرگوار میطلبد تا در نماز پیش شود.  این اقدام درین صحنۀ اندک جنجالی، سبب پذیرش همه گانی شده و نمار عید با امامت  این عالم خردمند خوانده میشود.
آخرین صحبت آشکار او که خود در سن حدود بالاتر از نود سالگی بوده و اتفاقا فلم متحرک و ویدیوی آن هم موجود است،  نطقی هست که بر مزار جمشید شعله و در صحنۀ تدفین وی برگزار نموده است.
در واپسین روزهای زندگی این پیر خرد، با افتخار زیارت شان در احوالی که دوران آخرین بیماری ها را سپری مینمودند با جمعی از اعضای خانواده از جمله مرحوم الحاج محمد صالح خان عم بزرگوارم به دیدن شان مفتخر شدم که ایت البته آخرین دیدار بود و اندکی بعد تر داعی اجل را لبیک گفتند.

درباره‌ی داکتر جمراد جمشید

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>